Spinne

ساخت وبلاگ

کتاب صوتی پیرمرد و دریا سانتیاگو یک ماهیگیر مسن است که هشتاد و چهار روز است که ماهی صید نکرده و سالاو (بسیار بدشانس) به حساب می آید. مانولین، که سانتیاگو آموزش دیده بود، توسط والدینش مجبور شده است که روی یک قایق متفاوت و خوش شانس کار کند. مانولین هنوز هم هر روز صبح و عصر به سانتیاگو کمک می کند وسایلش را آماده کند و برای او غذا می آورد. آنها قبل از رفتن پسر و خوابیدن سانتیاگو در مورد بیسبال و جو دی ماجیو صحبت می کنند. او رویای دیدنی ها و تجربیات دوران جوانی خود را می بیند.

سانتیاگو در هشتاد و پنجمین روز از بازی‌های خود، اسکیت خود را زود بیرون می‌آورد و قصد دارد تا در گلف استریم پارو بزند . او چیزی جز یک آلباکور کوچک در صبح قبل از قلاب کردن یک مارلین بزرگ نمی‌گیرد . ماهی خیلی سنگین است که نمی‌تواند به داخل آن کشیده شود و شروع به کشیدن اسکیف به سمت دریا می‌کند. کتاب صوتی پیرمرد و دریا سانتیاگو تمام شب را نگه می دارد و بعد از طلوع آفتاب، آلباکور را می خورد. او مارلین را برای اولین بار می بیند - از قایق طولانی تر است. سانتیاگو به طور فزاینده ای از ماهی قدردانی می کند و نسبت به حریف خود احترام و شفقت نشان می دهد. غروب آفتاب برای بار دوم فرا می رسد و ماهیگیر کمی می خوابد. او با وحشت ماهی از خواب بیدار می شود اما موفق می شود تعادل خود را به دست آورد. صبح سوم مارلین شروع به دور زدن می کند. سانتیاگو تقریباً هذیان‌آور، مارلین را به داخل می‌کشد و به آن زوزه می‌کشد . ماهی را به قایق خود می زند.

جهت مشاهده و دانلود کتاب پیرمرد و دریا اثر ارنست همینگوی به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.

یک کوسه ماکو در آب بوی خون می‌دهد و یک مارلین 40 پوندی را گاز می‌گیرد. سانتیاگو با کشتن کوسه اما زوبین خود را از دست می دهد، سانتیاگو چاقوی خود را به عنوان نیزه ای موقت به پارو می زند و سه کوسه دیگر را قبل از اینکه تیغه چاقو بشکند می کشد. او با لعن و نفرین کردن به خاطر بیرون رفتن بیش از حد، از لاشه مثله شده مارلین عذرخواهی می کند. او در غروب آفتاب دو کوسه دیگر را با چنگ می زند، اما مارلین اکنون نیمه خورده است. در شب سوم، کوسه ها به صورت دسته جمعی می آیند و فقط استخوان ها را پشت سر خود می گذارند. سانتیاگو به ساحل می رسد و در کلبه اش می خوابد و اسکلت را به اسکیفش می بندد.

کتاب صوتی پیرمرد و دریا  صبح، مانولین با دیدن وضعیت سانتیاگو گریه می کند. قهوه می آورد و با سانتیاگو می نشیند تا بیدار شود. او اصرار دارد که در آینده سانتیاگو را همراهی کند. یک ماهیگیر مارلین را به طول هجده فوت اندازه می گیرد و یک جفت گردشگر اسکلت آن را با اسکلت کوسه اشتباه می گیرند. سانتیاگو دوباره به خواب می رود و رویای شیرهایی را در ساحل آفریقا می بیند.

Spinne...
ما را در سایت Spinne دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pinemind pinemind بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 11:20

کتاب صوتی آشنايی با سقراط به عنوان انگیزه اولیه برای فرضیه خود، پیترسون چهار ملاحظات را ارائه می دهد:

  1. پرسش و پاسخ های زیادی به خصوص در گفتگوهای اولیه وجود دارد و سقراط را به هیچ دیدگاه «بزرگ» خاصی متعهد نمی کند.
  2. ما می دانیم که "دانش منطقی افلاطون قابل توجه است" با این حال برخی از استدلال هایی که معمولاً برای حمایت از آموزه های ماهوی ارائه می شوند وحشتناک هستند.
  3. بسیاری از استدلال‌های وحشتناک و دیدگاه‌هایی که به آن‌ها منتهی می‌شوند، در برابر سؤالاتی که سقراط در هر روز گفتگوی معینی به مخاطبان می‌کند، مقاومت نمی‌کنند.
  4. افلاطون دیالوگ هایی نوشت که در آنها ظاهر نمی شود. این نشان می‌دهد که او به عنوان مرجعی که به آنچه توصیه می‌کند مطمئن است، تمایلی به اظهارنظر ندارد.

پترسون در کتاب صوتی آشنايی با سقراط پس از تثبیت سقراطی (در فصل 2 در باب عذرخواهی ) که در برابر نام «عاقلانه» مقاومت می‌کند و فقط به تحقیق متعهد می‌شود، فرضیه‌اش را در مورد «گسترش» Theaetetus ( Tht . 172-177) به کار می‌برد. از فیلسوف و زندگی فلسفی که به دلیل ادعاهای افراطی خوانندگان را به چالش کشیده و از هم جدا کرده است.

جهت مشاهده و خرید کتاب صوتی آشنايی با سقراط اثر پل استراترن به کتابخانه اسپین مراجعه فرمایید.

پترسون برای اولین بار این گفتگو را از طریق Euthyphro به Apology مرتبط می کند که تاریخ دراماتیک آن کمی پس از Theaetetus است . Euthyphro به نوبه خود قبل از عذرخواهی در یک زمان دراماتیک است، زیرا از شکایت علیه سقراط خبر می دهد که منجر به اعدام او می شود . این نزدیکی در تاریخ دراماتیک پیترسون نشان می‌دهد که سقراط عذرخواهی هنوز در نظر است. او سپس استدلال می کند که مخاطب در نقطه انحراف در گفتگو، تئودوروس ریاضی است.

معلوم می شود که فیلسوف در انحراف -- که نمی تواند راه خود را به آگورا بیابد، متوجه همسایگان خود نمی شود، "هرگز نسبت به چیزهایی که در دست دارد تسلیم نمی شود" و گویی در ارتفاعی معلق است و به پایین نگاه می کند. جهان -- بازتابی از دیدگاه تئودوروس در مورد فلسفه است، نه سقراط یا افلاطون. تئودوروس کسی است که نسبت به جهان و همسایگان بی اعتنایی می کند و به طور غیرمعمول «توافق صمیمانه» (71) به تصویر عجیب و غریب و کاملاً غیر سقراطی فیلسوف تئاتتوس می دهد.

چرا دیدگاه تئودوروس نسبت به فیلسوف، هر چند پوچ و پوچ، این جایگاه برجسته را در گفتگو می گیرد و بی چون و چرا می ماند؟ پترسون پیشنهاد می‌کند که این گفتگو به نفع تئاتتوس است، زیرا او جوان و امیدوارکننده است، و سقراط امیدوار است که در آینده به گفتگو بازگردد. من با یک پرس و جو در زیر به این استراتژی باز خواهم گشت. کتاب صوتی آشنايی با سقراط

Spinne...
ما را در سایت Spinne دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pinemind pinemind بازدید : 34 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 11:13